اصول یقا در کوهستان و محتویات کیت بقا:
در شرایط بسیار سرد و نامناسب باید بدن خود را درجا حرکت دهید، نباید بخوابید. تحت هر شرایطی خودتان را گرم و خشک نگه دارید.
محتویات کیف بقا به شرح زیر میباشد:
1- کبریت (آب بندی شده) یا فندک
2- پنبه الکلی: گلوله های کوچک پنبه که به الکل آغشته شده است و درون ظرف آب بندی شده قرار می گیرد. کاربرد آن ایجاد آتش اولیه در شرایط سخت است
3- آینه (کوچک) : جهت علامت دادن با استفاده از نور خورشید
4- چراغ قوه (کوچک)
5- باند کشی ۱۰ سانتی متری : برای انجام کارهای ارتوپدی (شکسته بندی) و همچنین بستن زخم های بزرگ
6- دانه خوراکی چرب و شیرین : یا شکلات بزرگ مغزدار
7- چاقو (کوچک) نخ و سوزن
8 کاغذ یادداشت و مداد (کوچک)
9- سوت: برای علامت دادن
10- دستمال سفید بزرگ: برای پوشش سر و گردن ، ضد آفتاب و همچنین برای علامت دادن (در جای وسیعی مانند بیابان پهن می کنیم که از فاصله بالا به راحتی قابل مشاهده است)
11- کیسه فریزر: جهت جمع آوری مواد خوراکی داخل طبیعت
12- پتوی نجات: ابعاد ۲×۱/۳۰ متر ترکیبی از پلاستیک و آلیاژ آلومینیوم که برای حفظ دمای بدن و محافظت در برابر باد است. اگر قسمت نقره ای به سمت آفتاب باشد می تواند به عنوان سایه بان مورد استفاده قرار گیرد.
13- قرص کلر (ضدعفونی کردن آب)
14- شمع کوچک یک عدد (وارمر): ایجاد گرما و روشنائی
15- الکل جامد (یک قرص): سوخت ضروری (دقت گردد در هنگام احتراق بوی نامطبوعی دارد لذا در مکان های سرپوشیده کوچک مورد استفاده قرار نگیرد.
منبع:http://mountainflower.blogfa.com/
بیماریهای ارتفاع، پیشگیری و درمان:
انجمن پزشکی کوهستان ایران: منطقه مرگ از ارتفاع 26 هزار فوتی (8000 متری) آغاز می شود؛ اما واکنشهای مرگبار در قبال ارتفاع منحصر به قلل مرتفع نمی باشد. این واکنشها در ارتفاعات متوسط تر هم ممکن است رخ دهند. باید به جهت جلوگیری از بروز مخاطراتی تهدید آمیز، آنها را بشناسیم و درمانشان کنیم.
بیماریهای ارتفاع یا کوه گرفتگی شامل 3 بیماری اصلی زیر است. این بیماریها مختص محیط کوهستان بوده و در محیط های دیگر مشاهده نمی شود:
1- بیماری حاد کوهستان (MOUNTAIN SICKNESS (A.M.S ACUTE
2- ورم مغزی ارتفاع بالا (HIGH ALTITUDE CEREBRAL EDEMA (H.A.C.E
3- ورم ریوی ارتفاع بالا (HIGH ALTITUDE PULMONARY EDEMA (H.A.P.E
مناطق مرتفع:
1- بلند: 1500 تا 3500 متر
2- خیلی بلند: 3500 تا 5500 متر
3- حد نهایی: بیش از 5500 متر
به این ترتیب افرادی که در مناطق بلند زندگی می کنند، تحمل بهتری نسبت به کسانی که در سطح دریا زندگی می کنند دارند.
این مکانیسم ها یک تا سه روز طول می کشد ولی افزایش گلبول های قرمز جزء مکانیسم های کند است که حداکثر حدود سه هفته بعد اثر آن حاصل می شود .
علائم عدم تطابق مناسب: تنفس تند، افزایش میزان ادرار، تنگی نفس در حین فعالیت، تنفس شبانه CHEYNE- STOKE OR PERIODIC . . . . .
ادامه مطلب ...دانسته های حوادث کوهستان: ضربه به سر
ابتدا بهتر است با دو واژه جراحت (Wound) وآسیب ( (Injuryآشنا شوید:
جراحت (Wound):
عبارت است از صدمه به پوست سر و جمجمه
آسیب( :(Injury
عبارت است از صدمه به مغز. این موارد بسیار قابل توجه است که یک ضربه نه چندان شدید که سبب پارگی پوست سر می شود ممکن است موجب خونریزی فراوان سطحی سر و پوشیده شدن سر و صورت از خون و به وجود آمدن یک صحنه وحشتناک و دلخراش گردد که خود مجروح را نیز بسیار وحشتزده می کند. در صورتیکه یک فرد با یک آسیب شدید و جدی و حتی مرگ آور، ممکن است کاملا خونسرد و آرام و بدون هیچ گونه جراحت خارجی باشد. جراحات پوست سر با فشار مستقیم به پوست که بهتر است به وسیله گاز استریل و پارچه های جاذب ضد عفونی شده صورت گیرد به سرعت درمان می گردد ، اما باید فشردن محل جراحت به مدت 30 دقیقه ادامه یابد تا رگها کاملا بند بیایند . پس از آن محل جراحت باید با آب تمیز و پس از آن با یک مایع ضد عفونی کننده ، کاملا شسته شده و پانسمان شود.
وارد شدن فشار به جمجمه سر ممکن است علاوه بر خونریزی سطحی سبب تماس مغز با دیواره های داخلی مغز شود و اگر این فشار قوی باشد احتمال دارد مغز به دیواره داخلی جمجمه بچسبد.مثل خیلی از جاهای دیگر بدن،مغز هم پس از ضرب دیدن ورم می کند.متاسفانه بعلت محدود بودن فضای داخل جمجمه ورم بیش از حد مغز سبب بالا رفتن فشار طبیعی داخل جمجمه می شود که این افزایش یک تهدید جدی است زیرا از رسیدن خون و اکسیژن حیاتی به مغز جلوگیری کرده و باعث تغییر شکل طبیعی و آسیبهای دائمی به آن و یا حتی مرگ می شود.به همین دلیل و دلایل عدیده دیگر،هر گونه ضربه به سر ممکن است خطرساز باشد.
به یاد داشته باشید که هرگونه آسیب مغزی خطرناک است.
آسیب های وارده به مغز به 3 دسته تقسیم می شوند:
· ضرباتی که منجر به از دست دادن هوشیاری و یا بیهوش شدن فرد نمی شوند(ضربات درجه اول):
اگر ضربه ای به سر شخص وارد شود بدون اینکه غش کند و فقط برای مدتی گذرا احساس گیجی و سستی کند،احتمال زیادی وجود دارد که این مورد،علیرغم اینکه دارای خونریزی سطحی و درد هم باشد،شامل جراحت داخلی نباشد.در این مورد بهتر است که بیمار را تا مدت 24 ساعت تحت نظر داشته و تغییرعلائم و شرایط هوشیاری او را زیر نظر گرفت.همچنین سعی کنید بفهمید که آیا فرد آسیب دیده می تواند به یاد آورد که آیا مدتی بیهوش بوده یا خیر؟
· ضرباتی که منجر به از دست دادن هوشیاری به مدت کوتاهی می شوند(ضربات درجه دوم):
در این مورد فرد آسیب دیده به مدت یک یا دو دقیقه بیهوش می شود ولی به سرعت به حالت طبیعی برمی گردد.بیهوش شدن حتی برای دقایق کوتاهی دلیل بر وجود جراحت مغزی است و اگرچه آسیب دائمی نباشد ولی این مورد باید به خوبی زیر نظر گرفته شود.ولی بیمار باید استراحت کند و از انجام هر گونه فعالیت ورزشی،بدنی و... حداقل تا یک روز پرهیز کند.اگر فرد آسیب دیده می خواهد بخوابد بایستی او را هر 2 یا 3 ساعت یک بار از خواب بیدار کرد.اگر در هر لحظه ای پس از روز حادثه فرد دچار احساس گیجی،تلو تلو خوردن، پرخاشگری ، بیحالی و سستی گردید و بیدار کردن او از خواب مشکل بود، همه علائم نشان بدتر شدن حال عمومی بیمار است و به احتمال زیاد بعلت افزایش فشار خون درون جمجمه است و زمان آن رسیده که هر چه سریعتر او را به بیمارستان منتقل کنید.
· بیهوشی طولانی مدت(ضربات نوع سوم):
اگر مدت زمان بیهوشی شخص آسیب دیده از 5 یا 10 دقیقه بیشتر شد،مهمترین احتمال ممکن ،آسیب قابل توجه به مغز است و بیمار هر چه سریعتر باید به بیمارستان منتقل شود.مطمئن شوید که سه مورد را در ذهنتان نگه دارید. ابتدا،توجه داشته باشید که هر گونه ضربه شدید به سر ممکن است باعث ایجاد آسیب دیدگی در نخاع نیز بشود.مواظب باشید که گردن و ستون فقرات را بدون حرکت نگه دارید. دوم،هنگامیکه بیمار بیهوش است،ملاحظه کنید تا راههای تنفسی مسدود نشده باشد.زیرا به کرات مشاهده شده که در این حالت زبان به عقب افتاده و راه گلو را مسدود می سازد. دهان را باز کنید و فک را به بالا حرکت دهید تا راه هوا را باز نگه دارید.سوم ،ضربات و آسیبهای وارد شده به سر گاهی سبب استفراغ می شود بنابراین بیمار را به آرامی به یکی از پهلوهایش برگردانید تا از خطر فرو رفتن مواد به داخل راه هوایی و ششها جلوگیری شود.
متاسفانه نمی توان آسیبهای شدید وارده به سر را در کوهستان درمان کرد و باید به محض اینکه در عرض 24 ساعت پس از وارد شدن ضربه به سر،علائم کلینیکی رو به وخامت گذاشت باید مجروح را به بیمارستان منتقل نمایید.
خلاصه ای از مهمترین نشانه های جراحت و آسیبهای وارده به سر، که به درمان و مراقبتهای پزشکی حرفه ای نیاز دارد را مرور می کنیم:
1- تغییر یا کم شدن آگاهی و هوشیاری که در این شرایط شخص آسیب دیده ممکن است گیج و بیحال به نظر برسد و به خواب فرو رود و یا ممکن است به سختی بتوانید او را از خواب بیدار کنید.
2- بروز سردردی که رو به افزایش و وخامت است.
3- بروز تشنج ، هرچند که مدت آن خیلی کوتاه باشد.
4- یکی از مردمک ها به شکل قابل توجهی از دیگری بزرگتر به نظر برسد.
5- احساس حالت تهوع و استفراغ مداوم
6- خونریزی از گوشها و بینی ،در صورتیکه هیچگونه زخم مشخصی در این نواحی دیده نشود.
ابتدا بهتر است با دو واژه جراحت (Wound) وآسیب ( (Injuryآشنا شوید:
جراحت (Wound):
عبارت است از صدمه به پوست سر و جمجمه
آسیب( :(Injury
عبارت است از صدمه به مغز. این موارد بسیار قابل توجه است که یک ضربه نه چندان شدید که سبب پارگی پوست سر می شود ممکن است موجب خونریزی فراوان سطحی سر و پوشیده شدن سر و صورت از خون و به وجود آمدن یک صحنه وحشتناک و دلخراش گردد که خود مجروح را نیز بسیار وحشتزده می کند. در صورتیکه یک فرد با یک آسیب شدید و جدی و حتی مرگ آور، ممکن است کاملا خونسرد و آرام و بدون هیچ گونه جراحت خارجی باشد. جراحات پوست سر با فشار مستقیم به پوست که بهتر است به وسیله گاز استریل و پارچه های جاذب ضد عفونی شده صورت گیرد به سرعت درمان می گردد ، اما باید فشردن محل جراحت به مدت 30 دقیقه ادامه یابد تا رگها کاملا بند بیایند . پس از آن محل جراحت باید با آب تمیز و پس از آن با یک مایع ضد عفونی کننده ، کاملا شسته شده و پانسمان شود.
وارد شدن فشار به جمجمه سر ممکن است علاوه بر خونریزی سطحی سبب تماس مغز با دیواره های داخلی مغز شود و اگر این فشار قوی باشد احتمال دارد مغز به دیواره داخلی جمجمه بچسبد.مثل خیلی از جاهای دیگر بدن،مغز هم پس از ضرب دیدن ورم می کند.متاسفانه بعلت محدود بودن فضای داخل جمجمه ورم بیش از حد مغز سبب بالا رفتن فشار طبیعی داخل جمجمه می شود که این افزایش یک تهدید جدی است زیرا از رسیدن خون و اکسیژن حیاتی به مغز جلوگیری کرده و باعث تغییر شکل طبیعی و آسیبهای دائمی به آن و یا حتی مرگ می شود.به همین دلیل و دلایل عدیده دیگر،هر گونه ضربه به سر ممکن است خطرساز باشد.
به یاد داشته باشید که هرگونه آسیب مغزی خطرناک است.
آسیب های وارده به مغز به 3 دسته تقسیم می شوند:
· ضرباتی که منجر به از دست دادن هوشیاری و یا بیهوش شدن فرد نمی شوند(ضربات درجه اول):
اگر ضربه ای به سر شخص وارد شود بدون اینکه غش کند و فقط برای مدتی گذرا احساس گیجی و سستی کند،احتمال زیادی وجود دارد که این مورد،علیرغم اینکه دارای خونریزی سطحی و درد هم باشد،شامل جراحت داخلی نباشد.در این مورد بهتر است که بیمار را تا مدت 24 ساعت تحت نظر داشته و تغییرعلائم و شرایط هوشیاری او را زیر نظر گرفت.همچنین سعی کنید بفهمید که آیا فرد آسیب دیده می تواند به یاد آورد که آیا مدتی بیهوش بوده یا خیر؟
· ضرباتی که منجر به از دست دادن هوشیاری به مدت کوتاهی می شوند(ضربات درجه دوم):
در این مورد فرد آسیب دیده به مدت یک یا دو دقیقه بیهوش می شود ولی به سرعت به حالت طبیعی برمی گردد.بیهوش شدن حتی برای دقایق کوتاهی دلیل بر وجود جراحت مغزی است و اگرچه آسیب دائمی نباشد ولی این مورد باید به خوبی زیر نظر گرفته شود.ولی بیمار باید استراحت کند و از انجام هر گونه فعالیت ورزشی،بدنی و... حداقل تا یک روز پرهیز کند.اگر فرد آسیب دیده می خواهد بخوابد بایستی او را هر 2 یا 3 ساعت یک بار از خواب بیدار کرد.اگر در هر لحظه ای پس از روز حادثه فرد دچار احساس گیجی،تلو تلو خوردن، پرخاشگری ، بیحالی و سستی گردید و بیدار کردن او از خواب مشکل بود، همه علائم نشان بدتر شدن حال عمومی بیمار است و به احتمال زیاد بعلت افزایش فشار خون درون جمجمه است و زمان آن رسیده که هر چه سریعتر او را به بیمارستان منتقل کنید.
· بیهوشی طولانی مدت(ضربات نوع سوم):
اگر مدت زمان بیهوشی شخص آسیب دیده از 5 یا 10 دقیقه بیشتر شد،مهمترین احتمال ممکن ،آسیب قابل توجه به مغز است و بیمار هر چه سریعتر باید به بیمارستان منتقل شود.مطمئن شوید که سه مورد را در ذهنتان نگه دارید. ابتدا،توجه داشته باشید که هر گونه ضربه شدید به سر ممکن است باعث ایجاد آسیب دیدگی در نخاع نیز بشود.مواظب باشید که گردن و ستون فقرات را بدون حرکت نگه دارید. دوم،هنگامیکه بیمار بیهوش است،ملاحظه کنید تا راههای تنفسی مسدود نشده باشد.زیرا به کرات مشاهده شده که در این حالت زبان به عقب افتاده و راه گلو را مسدود می سازد. دهان را باز کنید و فک را به بالا حرکت دهید تا راه هوا را باز نگه دارید.سوم ،ضربات و آسیبهای وارد شده به سر گاهی سبب استفراغ می شود بنابراین بیمار را به آرامی به یکی از پهلوهایش برگردانید تا از خطر فرو رفتن مواد به داخل راه هوایی و ششها جلوگیری شود.
متاسفانه نمی توان آسیبهای شدید وارده به سر را در کوهستان درمان کرد و باید به محض اینکه در عرض 24 ساعت پس از وارد شدن ضربه به سر،علائم کلینیکی رو به وخامت گذاشت باید مجروح را به بیمارستان منتقل نمایید.
خلاصه ای از مهمترین نشانه های جراحت و آسیبهای وارده به سر، که به درمان و مراقبتهای پزشکی حرفه ای نیاز دارد را مرور می کنیم:
1- تغییر یا کم شدن آگاهی و هوشیاری که در این شرایط شخص آسیب دیده ممکن است گیج و بیحال به نظر برسد و به خواب فرو رود و یا ممکن است به سختی بتوانید او را از خواب بیدار کنید.
2- بروز سردردی که رو به افزایش و وخامت است.
3- بروز تشنج ، هرچند که مدت آن خیلی کوتاه باشد.
4- یکی از مردمک ها به شکل قابل توجهی از دیگری بزرگتر به نظر برسد.
5- احساس حالت تهوع و استفراغ مداوم
6- خونریزی از گوشها و بینی ،در صورتیکه هیچگونه زخم مشخصی در این نواحی دیده نشود.
منبع:http://www.iranmountainmedicine.blogfa.com/
ارتفاع زدگی و پیشگیری از ارتفاع زدگی :
ترجمه و گردآوری: سرکار خانم دکتردرنا متولی و جناب آقای دکتر سینا ندایی
عضو انجمن پزشکی کوهستان ایران - دانشگاه علوم پزشکی شیراز – دانشکده پزشکی
ارتفاع زدگی نه تنها باعث کاهش توانایی بدنی و اختلال در تصمیم گیری می شود بلکه در موارد شدید می تواند عوارضی بسیار جدی و مرگبار ایجاد کند. همین طور هزینه های درمانی ارتفاع زدگی بسیار هنگفت است در نتیجه پیشگیری از ارتفاع زدگی بسیار اهمیت دارد. این مقاله به طور کامل به پیشگیری از انواع ارتفاع زدگی اختصاص داده شده است ولی باید توجه داشت که استفاده از انواع داروهای مورد بحث در این مقاله بدون تجویز پزشک ممنوع است.
قبل از شروع بحث پیشگیری از ارتفاع زدگی ، اشاره مختصری به انواع ارتفاع زدگی می کنیم :
بیماری ارتفاع به گروهی از سندرمها اتلاق می شود که در نتیجه اثر مستقیم کاهش فشار بارومتریک و غلظت اکسیژن هوا در ارتفاعات بالا ایجاد می شود. چرا که در فشار کمتر، تراکم هوا کمتر شود و به همین دلیل در ازای یک نفس اکسیژن کمتری وارد بدن شما می شود و در نهایت هیپوکسی(کاهش اکسیژن بافتی) به وجود می آید. احتمال ارتفاع زدگی در ارتفاعات زیر ۱۸۰۰ متر بسیار کم است. هرکس که به مناطق مرتفع سفر کند ، بدون توجه به سن ، آمادگی جسمانی ، پیشینه پزشکی یا حتی تجارب قبلی در ارتفاع در معرض خطر ارتفاع زدگی است.
به طور کلی بیماریهای ارتفاع به سه دسته تقسیم می شوند:
۱-سندرم ارتفاع زدگی حاد (AMS: Acute Mountain Sickness): سردرد اولین علامت ناشی از AMS است. معمولا سردرد در AMS همراه با بقیه علائم رخ می دهد.از جمله بی خوابی ، ضعف عضلانی , سرگیجه ، بی اشتهایی و تهوع. این سردرد معمولا در شب و با فعالیت زیاد بدتر می شود. بی خوابی بعد ار سردرد دومین علامت شایع است. اختلال در خواب معمولا به دنبال تنفس دوره ای ، سردرد شدید ، سرگیجه و نفس تنگی رخ می دهد.بی اشتهایی و تهوع نیز از علائم شایع هستند. کاهش ادرار( حتی با وجود مصرف مایعات ) نیزممکن است رخ دهد.
۲-ادم مغزی در ارتفاعات (High Altitude Cerebral Edema) : در موارد شدید ارتفاع زدگی حاد فرد دچار عدم تعادل ، گیجی و تغییر در سطح هوشیاری می شود که به این حالت ادم مغزی ناشی از ارتفاع زدگی میگویند.
۳-ادم ریوی در ارتفاعات (High Altitude Pulmonary Edema) : ادم ریوی در ارتفاعات بالا معمولا در عرض ۲ تا ۵ روز بعد از رسیدن به ارتفاع بالا رخ می دهد. به ندرت در ارتفاعات زیر ۲۵۰۰ تا ۳۰۰۰ متری رخ می دهد و همین طور به ندرت در افرادی که در ارتفاع خاص حدود یک هفته هم هوایی داشته اند اتفاق می افتد. اولین علائم ادم ریوی تنگی نفس فعالیتی ، سرفه ، و کاهش ناگهانی عملکرد ورزشی است در پی ادم ریوی ، تنگی نفس استراحتی ، و خس خس سینه شروع می شود. سرفه بدتر می شود و در نهایت خلط کف آلود صورتی رنگ که واضحا بیانگر ادم ریوی است، دیده می شود.
بدترین فاجعه کوهنوردی ایران درزمستان سال1353
انجمن پزشکی کوهستان ایران: حادثه دلخراش 13 دی 1353 قلّه توچال و........ بزرگترین فاجعه کوهنوردی سالهای قبل از انقلاب می باشد که موجب کشته شدن تعداد زیادی از کوهنوردان در ارتفاعات توچال و دماوند و غار یخ مراد...بشرح زیر گردید.
1- در اواخر آذر ماه سال 1353 سه یا چهار نفر از کوهنوردان دانشکده فنی تهران قلّه دماوند را از مسیر ناندن صعود نموده و در برگشت از قلّه از طرف تخت فریدون یکی از این کوهنوردان داخل یکی از یخچالهای شمال دماوند سقوط و در دم کشته می شود و دوستان او که امکان حمل جسد او را نداشتند به تهران مراجعه و علیرغم اینکه تعداد زیادی از دانشجویان کوهنورد برای انتقال جسد به تخت فریدون رفته و فعالیت زیادی را شروع نمودند بعلت بارش برف زیاد و پوشاندن روی جسد موفق به پیدا کردن و انتقال آن نمی شوند. و در اوایل مرداد سال 1354 جسد مذکور را پیدا کرده و انتقال دادند.
توضیح اینکه ساخت جان پناه تخت فریدون در ارتباط با پیشنهاد ساخت آن بیاد کوهنورد مذکور (احتمالا بنام فرشاد) در سالهای بعد و فقط به جهت دانشجویان کوهنورد دانشگاه تهران و بدون اطلاع فدراسیون کوهنوردی وقت ساخته شد که همچنان پایدار و قابل استفاده می باشد.
2- د رروز جمعه 13 دی ماه سال 1353 عده زیادی کوهنورد قلّه توچال را در یک هوای خراب صعود می نمایند و بعلت سرمای شدید و باد و بوران در داخل جان پناه منتظر بهتر شدن هوا می شوند و چون هوا هر لحظه بدتر می شود تصمیم به مراجعت به هر صورت گرفته و متأسفانه بعلت باد و بوران و نداشتن دید مسیر را گم کرده و بعد از مدتها دست و پنجه نرم کردن با هوای خراب نزدیک غروب تعدادی از آنها به حدود گردنه پیاز چال رسیده و در حالیکه همه خسته و از پا افتاده بودند و 9 نفر از آنها هر طوری که روی زمین نشسته بودند بهمان شکل منجمد می شوند. یکی از کوهنوردان که تجربه و قدرت بیشتری داشت به نام ناصرملک محمدی کوهنوردفداکارگروه کا وه بیشترین تلاش را برای نجات آنها می کند و حتی از پوشاک خود به آنها می دهد ولیکن موفق به نجات انها نمی شود و اگر خودش می خواست می دانست خود را نجات داده و به گریزد ولیکن بانهایت فداکاری و جوانمردی و انسانیت و بزرگواری در کنار آنها می ماند و جان خودش را هم از دست می دهد که تاریخ کوهنوردی ایران حرکت او را فراموش نمی کند.
چند نفر دیگر هم که امکانات بهتری داشتند چادر زده و شب را در چادر گذرانیدند ، و زنده مانده و صبح روز بعد موفق به مراجعت شده و خبرها را به کوهنوردان می رسانند.
برای حمل اجساد دانشجویان کوهنورد زیادی به شیر پلا و پیاز جان حرکت نموده و موفق به حمل اجساد به شیر پلا و انتقال آنها با هلیکوپتر به شهر می شوند و مرحوم ناصرگارسجی در هدایت و راهنمائی هلیکوپتر ها نقش فعالی داشت.
یکی از اجساد کوهنوردان در زیر یک تخته سنگ بزرگ و در یک مسیر بهمنی قرار داشت و برای حمل آن جنازه روز بعد در ساعت چهار صبح که هوا سرد بود و امکان ریزش بهمن کمتر اقدام و این جنازه هم حدود ساعت 10 صبح به شیر پلا رسید و به علت نیامدن هلیکوپتر و گرمای هوا در آن روز و صدای شکستن بهمن های زیادی د رمنطقه این جنازه بر روی نردبان بسته شده و با استفاده از طناب و وسائل فنی و همت و همکاری و هماهنگی کوهنوردان دانشجو از مسیر آبشار دوقلو پائین آورده و تحویل خانواده اش گردید.
یک جنازه دیگر هم در زیر یال پیاز چال در اردیبهشت ماه سال بعد توسط کوهنوردان دانشجو پیدا شده و به تهران حمل و تحویل خانواده اش گردید.
3- سومین حادثه دلخراش در همین ایام سقوط بهمن در زیر غار یخ مراده بود و کوهنوردان کانون کوهنوردی تهران پس از بازدید از غار د رمراجعت از غار و سرازیر شدن از دامنه زیر غار یخ مراد به علت شکستن بهمن و ریزش بهمن و مدفون شدن چهار نفر از کوهنوردان بنامهای احمد گلابی ، فاطمه میریان جعفرفولادی و.محمدرضافرشادمهر گردید. متأسفانه به علت تاریکی شب و خستگی و .... کوهنوردان زنده مانده موفق به انجام جستجو برای پیدا کردن کوهنوردان مدفون شده نگردیده و در حالیکه در محل کم عمق بهمن بودند و امکان نجات آنها وجود داشت.
به هر جهت زمستان بسیار غم انگیزی برای کوهنوردان بود من خود شاهد و در جریان بیشتر موارد فوق بودم با شخصیت بسیار خوب تعدادی از جان باختگان حوادث فوق و شهامت و فداکاری آنها آشنا بودم و همچنین همت و تلاش کوهنوردان برای پیدا کردن و حمل و انتقال اجساد از کوه را نمی توانم فراموش بکنم . یادشان گرامی باد. امیدوارم کمتر شاهد این وقایع دردناک باشیم.
منبع:http://www.iranmountainmedicine.blogfa.com/
بقا در کوهستان: چرا و چگونه؟
انجمن پزشکی کوهستان ایران: کوهستان می تواند بهترین دوست و در عین حال بدترین دشمن انسان باشد. هیچ وقت به جنگ کوهستان نروید. در مواقع بروز خطر در کوهستان، از فکرتان استفاده کنید، برنامه ریزی کنید و خود را زنده نگه دارید و بی هدف انرژی خود را هدر ندهید.
انجمن پزشکی کوهستان ایران: یکی از شایع ترین ضایعات مچ پا، پیچ خوردگی یا اسپرین(کشیدگی رباط های مچ پا) است و این آسیب دیدگی بیشتر متوجه ورزشکاران رشته هایی چون، کوهنوردی، فوتبال و بسکتبال است.
بین 700 تا 80 درصد از کشیدگی ها در مچ پا، رباط های قدامی و خلفی و رباط کالکانوفیبولار را درگیر می کند و به آن کشیدگی خارجی گفته می شود. بسته به میزان آسیب این نوع کشیدگی به 3 بخش تقسیم می شود:
1-کشیدگی یا پارگی در رباط قدامی تالوفیبولار بدون ایجاد بی ثباتی
2- پارگی کامل رباط قدامی تالوفیبولار همراه با پارگی جزئی رباط کالکانوفیبولار همراه بی ثباتی نسبی
3- پارگی کامل رباط قدامی تالو فیبولار و کالکانوفیبولار همراه با بی ثباتی
از شایع ترین مکانیزم های ایجاد پیچ خوردگی به داخل، چرخش مچ به پایین و داخل است که باعث کشیدگی رباط های خارجی مچ می شود. پیچ خوردگی مچ معمولا هنگام راه رفتن رخ می دهد.
پوشیدن کفش پاشنه بلند و راه رفتن روی سطح ناهموار احتمال پیچ خوردگی مچ را افزایش می دهد.
ضعف عضلات چرخاننده به خارج مچ پا یکی از مهمترین علل در ایجاد پیچ خوردگی است.
همچنین نشان داده شده که احتمال پیچ خوردگی مچ پا در زنان بیشتر از مردان است.
تست های ارزیابی کشیدگی خارجی مچ پا :
تست Anterior drawer : در این تست معاینه گر در حالی که مچ پا 10-15 درجه به پایین خم کرده و پاشنه را به سمت جلو می کشد.
قانون اوتاوا برای تشخیص کشیدگی :حساسیت به لمس در نوک قوزک خارجی، ناتوانی برای راه رفتن 4 قدم، درد در قاعده متاتارس 5. با این سه شرط اگر X-RaY سالم باشد بیمار باید مورد ارزیابی قرار گیرد.
در کشیدگی حاد خارجی پا به علت فشرده شدن سطوح مفصل در سمت داخل، بیمار در زیر قوزک داخلی هم درد خواهد داشت. اغلب محل درد در سمت خارج و زیر قوزک خارجی است که گاهی به قسمتهای بالاتر وپایین تر هم سرایت می کند..
علائم :
اصول بیست گانه هیمالیانوردی(هیمالیانوردی را از کجا شروع کنیم):
تدوین: دکتر حمید مساعدیان
عضو کمیسیون پزشکی اتحادیه جهانی کوهنوردی
مدیر مسئول انجمن پزشکی کوهستان ایران
انجمن پزشکی کوهستان ایران: توسعه هیمالیانوردی در دو دهه اخیر و بروز حوادث در سالهای اخیر که می تواند جو حاکم بر جامعه کوهنوردی را تحت تاثیرات منفی خود قرار دهد باعث گردیده نگاهی تازه به کوهنوردی حرفه ای و هیمالیانوردی داشته باشیم. هنگامی که در کمیسیون بررسی حوادث فدراسیون کوهنوردی یک حائثه مورد کنکاش و ارزیابی قرار می گیرد زوایای مختلف پیدا و پنهانی خود را نشان می دهند. این زوایا بهانه ای برای ارائه نوشتار حاضر می باشد که براستی درای پرداختن به ورزش هیمالیانوردی چه جوانبی را باید مدنظر قرار داد باشد تا با رعایت نکات فوق ورزشی ایمن و بدور از مخاطرات داشته باشیم. از کلیه مربیان، هیمالیانوردان و متولیان کوهنوردی کشور دعوت می نماید نقطه نظرات خود را در مورد مطلب فوق در بخش نظرات ارائه نمایند.
امروزه ورزشهای مرتبط با طبیعت یکی از گرایشهای جدی و جذاب مردم در زندگی صنعتی است، این ورزشها با توجه به تنوع مناطق طبیعی رشته های مختلفی را شامل می شود. از یک فعالیت آرام و لذت بخش کوهپیمایی یک روزه گرفته تا یک برنامه هیمالیا نوردی جدی همه این فعالیتها علاقمندان زیادی دارد. ورزشهایی همچون ترکینگ و گذر از مناطق کوهستانی در طی چند روز، قله نوردی، یخ نوردی، گذراز خط الراس ها، دوچرخه سواری کوهستان، غارنوردی، اسکی کوهستان، صعود از یخچالها و هیمالیانوردی انواع مختلفی از فعالیتهای ورزشی در طبیعت است.
هیمالیانوردی در اوایل صعود
ادامه مطلب ...