هفت قانون برای زنده ماندن در کوه
گردآوری: دکتر حمید مساعدیان
انجمن پزشکی کوهستان ایران: از هیچ چیز نترسید مگر از خود ترس. هنوز بعضی اما و اگرها برای این قانون طلایی وجود دارد. بعضی از حوادثی که در مدت 4 سال در حین تلاش بر روی اورست اتفاق افتاده اند در ذیل آمده است:
· بهمن
· سنگهای ریزشی
· سقوط در شکافهای یخچالی
· سایر سقوطها (شامل مصدوم شدن در اثر افتادن کوهنورد)
· خستگی بسیار زیاد / بی آبی
· گم شدن
· توفان در ارتفاع 8600 متر / 27000 فوت
· چادرهای گم شده
· یخ زدگی
· AMS(بیماری حاد ارتفاع)
· ذات الریه
· بیماری مناطق استوایی و سایر امراض
· علاوه بر موارد فوق؛ شاهد تصادفات و مرگ کوهنوردان دیگر.
میزان مرگ در اورست اکنون حدود 5% است. برای به حداقل رساندن این آمار شما می توانید کارهای زیادی انجام دهید.
قبل از هر چیز باید گفت که هیچ کوهی امن نیست. در ناحیه مون بلان سالانه 60-50 نفر جان خود را از دست می دهند.
همۀ کوهها غیر قابل پیش بینی بوده و گاهی کوچکترین قصور و سهل انگاری را نیز نمی بخشند. هشدار! از طریق معقول بودن و داشتن آمادگی کامل، در اورست هم مانند هر کوه دیگری مواظب موقعیت خود باشید.
1- همواره حرف آخر را خودتان در مورد امنیت بزنید.
حتی اگر به یک تیم تجاری ملحق شوید باز هم در شرایط خطرناک نمی توانید روی هیچ کس حساب کنید. خیلی خوب است که خودتان مراقب وسایل، اکسیژن و تصمیمات کوهنوردی خود باشید. بازگشت، امکان تلاش دیگری را میسر می سازد. شکست خوردن عاقلانه تر از مردن است.
ما سه سال تمام از اورست برگشتیم. تعجب انگیز است که بسیاری از اورست نوردان هم همان کار را انجام دادند. می توانید تصور کنید که 3 ، 4 یا 5 بار سعی کردن خیلی رایج است. و عاقلانه است که موقعیت، تعیین کنندۀ آن (بازگشت) باشد.
در واقع، هرچه کوهنوردان کم تجربه تر باشند، دستیابی به قله در اولین تلاششان هم بیشتر خواهد بود. این امر، به دلیل آگاه نبودن از خطرات، فقط استفاده از شانس بوده و البته خیلی هم خطرناک است. شاید یک یا دو بار از خطرات فرار کنید ولی در بلند مدت هیچ راه فراری برای کوهنورد وجود ندارد. نسبت قله های مسنر در هیمالیا 1 به 3 است.
2- مطیع هوا باشید. . . . .
هوای بد به راحتی می تواند از یک صعود آفتابی به یک جهنم مهلک و وحشتناک تبدیل شود. تغییر هوا اغلب سریع و بدون اغماض صورت می گیرد.
ناگهان کور می شوید، باد خون را در رگهایتان منجمد می کند، نمی توانید فکر کنید و به هیچ نحوی نمی توانید راه خود را پیدا کنید! بلافاصله ترس مرگباری را حس می کنید در حالی که ذهنتان دچار سر در گمی می شود. انگشتان دست و پای خود را حس نمی کنید – پوست سفید و در حال مرگ صورت شما یخ زده است و باد صدای فریادهای ناامیدانۀ نفرات پشت سرتان را در خود پیچیده و از بین می برد. دیگر برای هر کاری خیلی دیر شده است.
خودتان را در این شرایط قرار ندهید. پیش بینی های هواشناسی را چک کنید، خواهید دید که از آنها سر در می آورید، با جدیت از آنها استفاده کنید و به خودتان اجازه ندهید که همان خطایی را مرتکب شوید که تعداد زیادی از کوهنوردان مرتکب شده اند.
ممکن است در صعودهای طولانی مدت، علیرغم پیش بینی شرایط خوب، هوای بد از راه برسد. خود کوه هوای خودش را تعیین می کند که پیش بینی دقیق آن با مدلهای امروزی و بویژه بدون وجود ایستگاه بر روی قله، غیر ممکن است. در مورد سیستم عمومی آب و هوا به پیش بینی ها اعتماد کنید اما همیشه نگاهی به کوه داشته باشید. در هر جایی که امکان دارد طناب ثابت بگذارید. یک قطب نما با خود داشته باشید. یک چراغ ایمنی در کمپ فراهم کنید. به هر طریقی که می توانید خطرپذیری را کاهش دهید.
3- از طناب استفاده کنید.
عجله نکنید، در هر جایی کارگاه بزنید. در قسمتهای فنی دارای طنابهای ثابت قدیمی، در خطوط مختلفی ابزارگذاری کنید. تقریباً در هر سال کوهنوردان زیادی در هیمالیا به خاطر طنابهای قدیمی جان می بازند. طنابها را قبل از وصل شدن به آن، بکشید. دائماً طنابها و پیچها را امتحان کنید. با تعداد نفرات زیاد بر روی یک طناب ثابت صعود نکنید.
به طنابها زیاد اتکاء نکنید. در صعود از شیبها همچون لوتسه فیس، از پاها و کرامپونهای خود استفاده کنید.
بهتر است که در قسمتهای بدون طناب به یکدیگر متصل شوید. فنون جلوگیری از سقوط خودتان را یاد بگیرید. بعضی از کوهنوردان ترجیح می دهند که به دیگران متصل نباشند (اگر یکی سقوط کند دیگری نیز کشیده خواهد شد). به نظر ما متصل شدن به هم ارزش شانس را دارد که به شما و یار شما امکان می دهد که نحوۀ جلوگیری از سقوط را کاملاً خوب بشناسید.
4- مایعات کافی بنوشید.
منظور ما واقعاً به حد کافی است. بیماریهای ارتفاع مانند سردرد، ادم، یخ زدگی، گیجی و از قبیل اینها در واقع بیشتر به کم آبی بدن مربوط می شوند تا کمبود اکسیژن.
5- خودتان را بشناسید.
احساسات، واکنشها و نشانه های عجیب زیادی در ارتفاع وجود دارد. به عنوان مثال، رفتن به ارتفاعات باعث کاهش اکسیژن مغز شما می گردد. مغزی که کمبود اکسیژن دارد دچار رخوت و افسردگی می شود.
وقتی مردم در سنین پیری روی تختخوابهای سقف داری می خوابند که در اطراف آن پرده های مخملی ضخیم آویزان شده است دچار کمبود اکسیژن در شب می شوند. به این علت است که این دوران از عمر "سن کابوس" نامیده می شود. این همان پدیده است. واکنش مغز به نبود اکسیژن، کابوس در شب و اخلاق بد در روز است.
در عوض، پایین رفتن باعث می شود مغز شما سرشار از اکسیژن شده و احساس نشاط داشته باشید. این امر می تواند باعث جنون شود.
همه ما در موقعیتهای خطرناک، واکنشهای متفاوتی نشان می دهیم. بعضی از ما خشکمان می زند، بعضی وحشت می کنیم و بعضی هم منطقی عمل می کنیم. شما چگونه واکنش نشان می دهید؟
شناخت موقعیتهای مختلف در ارتفاع – و واکنشهای خودتان در مقابل آنها – برای اعتماد به نفس شما مهم بوده و برای زنده ماندن ضروری است. به این علت است که تجربۀ ارتفاع مهمتر از یک صعود اورست است.
6- از وسایل، اکسیژن و پزشکی کوهستان اطلاع داشته باشید.
چه مقدار اکسیژن برای تلاش لازم است؟ این مقدار چند تا کپسول می شود؟ با چه میزان جریانی؟ پشتیبان شما در مقابل اتمام اکسیژن چیست؟ چگونه می توانید کپسولها را تعویض کنید؟
اگر رگولاتور با یخ مسدود شود چه؟ چه خواهید کرد اگر کرامپونی را از دست بدهید؟ برف کور شدن چگونه است؟ چرا اتفاق می افتد؟ چرا کسانی که دچار افت دمای بدن شده اند لباسهای خود را درآورده و به سادگی آنها را تا می زنند؟
در کتابها به دنبال اطلاعات بگردید و آنها را عملی کنید. آمادگی مقدماتی، بذر موفقیت است. و در اورست نیز کلیدی است برای زنده ماندن.
7- بهمن.
با وجود این که مطالب زیادی برای "مطالعه" در مورد برف، و فنون مختلف کندن برف در مواقع بهمن وجود دارد، ولی از نظر عملی نمی توان کار زیادی در مورد بهمن انجام داد.
از صعود متعاقب ریزشهای برفی سنگین اجتناب کنید. به ویژه در لوتسه فیس یا دیواره شمالی. از مناطق خطرناک به سرعت عبور کنید، در اواخر روز از یخشار صعود نکنید، و – خوب – البته دعا هم بکنید!
منبع:http://www.iranmountainmedicine.blogfa.com