تشخیص و درمان آسیب های مینیسک در ورزش کوهنوردی
نجمن پزشکی کوهستان ایران: همانطور که قبلا گزارش شده بود اخیرا تعدادی از سنگنوردان در منطقه پل خواب به بیماری مشکوکی مبتلا شده بودند که بعدا گزارش گردید عامل این بیماری ویروس هپاتیت آ بوده است. در اینجا اطلاعاتی در مورد هپاتیت آ برای کوهنوردان و سنگنوردان عزیز ارائه می شود تا با توجه بیشتر به مسائل بهداشتی بتوانیم ورزشی سلامت و ایمن داشته باشیم.
مراسم استقبال از آقای طاهر پهنائی در بازگشت از صعود قله کوژنفسکایا
مهاباد چهارشنبه ساعت ۱۱ قبل از ظهر پارک شهرک
تیم شایسته و بسیار توانمند آذربایجان غربی ناکام در صعود به قله لنین به کار خود پایان داد و مسیر بازگشت را در پیش گرفت.
به نقل از هیات کوهنوردی بوکان و برابر تماس تلفنی سرپرست برنامه آقای اسماعیل فرامرزی تیم توانمند و جوان استان آذربایجان غربی صعود خود به قله لنین را از کمپ ۳ خاتمه داده و به میهن باز خواهند گشت. متاسفانه به دلیل بیماری مسئول فنی تیم علی رغم توانایی و آمادگی سه کوهنورد جوان تیم به درخواست مسئول فنی و موافقت رئیس هیات کوهنوردی استان و رئیس فدراسیون کوهنوردی تیم از رسیدن به قله منصرف شد و دیروز کمپ ۳ و یک را برچیده به بیس کمپ بازگشتند.این امر باعث ناباوری اعضای تیمهای خارجی حاضر در منطقه (از جمله تیم فرانسه)شده است.برای اعضای تیم و مسئول فنی آن آرزوی سلامتی و بهروزی داریم و به حضور اعضای کانون و کیوان عزیز در این تیم و تلاشهای یک ساله در اردوها و کسب تجربه حضور تا ارتفاع ۶۲۱۰ متری (قله رازدلنیا) و همراهی با تیمهای کوهنوردی کشورهای اروپائی و داشتن روحیه همکاری افتخار می کنیم و بی صبرانه منتظر بازگشتشان هستیم.
منبع:http://www.k-ovraz.blogfa.com
«رینهولد مسنر»، مشهورترین کوهنورد امروز دنیا، از زمانی که پنج ساله بود کوهنوردی را آغاز کرد. او متولد هفدهم سپتامبر 1944 در «ویلنوس» در جنوب ایتالیاست.
به
گزارش خبرنگار «بازتاب ورزشی» به نقل از سایت «جربرید»، رینولد در بیست
سالگی موفق شده بود بیشتر مسیرهای سخت کوهستانهای Dolmits و آلپ غربی را
همراه با برادرش «گونتر» صعود کند و به تدریج سبک جدیدی را در کوهنوردی
جهان با فلسفه خودش مبنی بر صعود سبکبار به روش آلپی را ایجاد کرد.«گونتر»
پس از آن در اثر بهمن در نزدیکی کمپ اصلی قله «نانگاپاربات» جان خود را از
دست داد.
آنها موفق شده بودند برای نخستین بار از جبهه موسوم به
«روپال» به این قله بالای 8000 متر صعود کنند. این نخستین صعود «مسنر» و
برادرش در کوهستانهای هیمالیا بود که ضربه روحی سختی را به «رینولد» وارد
کرد و چند سال طول کشید تا بر پیامدهای این ضربه روحی غلبه کند.
وی
پس از نخستین صعود بدون اکسیژن و تکنفره به «نانگاپاربات» و «اورست» اولین
انسانی شد که هر چهارده قله بالای هشت هزار متر را صعود کرده و سومین نفری
که هفت قله را صعود کرده بود. او یک افسانه زنده در میان کوهنوردان جهان
است.
خودش میگوید: «صعودهای به یاد ماندنی من به اورست بدون اکسیژن و
صعود انفرادی به نانگا پارپات قابل تکرار نیستند». او خودش صعود جالب توجهش
به «گاشربروم 1 و 2» به همراه «هانس کامرلندر» در سال 1984 را یکی از
عالیترین دستاوردهایش در هیمالیا میداند.
در سال 1975 او و «پیتر
هابلر» اعلام کردند که قصد دارند یک قله بالای هشت هزار متر را به روش آلپی
صعود کنند. او منظور خود را از سبک آلپی اینگونه بیان کرد: «شروع صعود از
پایین کوهستان بوده در صورت یافتن محل مناسب و نیاز کمپ موقت احداث میشود.
هیچ تعیین مسیری انجام نشده و از اکسیژن استفاده نمیشود».
آنها بدون
طناب و پس از جا گذاشتن بیشتر وسایل خود در راه موفق به صعود سریع به
«Hidden peak » از مسیری جدید شدند. این دومین صعود موفق به این قله بود.
چیزی
که بیش از همه مسنر را در یادها نگه میدارد و به طور واقع نشاندهنده
تواناییهای اوست، این است که تا به امروز او تنها انسانی است که از جبهه
بسیار خطرناک و سخت «روپال» به «نانگاپاربات» و به تنهایی به قله اورست
صعود کرده است. امروزه این کوهستانها آنقدر شلوغ است که کسی نمیتواند
ادعا کند صعود انفرادی کرده است به این معنی که صعود وی از کمپ آخر تا قله
بدون کمک هیچ شخصی صورت گرفته است. البته باید توجه کرد که صعود وی در
تابستان انجام شد که فصل بادها و بارشهای موسمی میباشد.
مسنر همچنین
یکی از معدود غربیهایی است که ادعا کرده موفق به رویت Yeti (موجود
عظیمالجثه پشمالویی به شکل انسان که گفته میشود در کوهستانهای هیمالیا
زندگی میکند و به Snow man هم معروف است) شده است. او گفته که دو بار او
را دیده است که بار آخر آن در آخرین سفرهایش به منطقه یخچال «کاراکروم»
بوده است و ادعا کرده که عکسهایی را نیز از وی تهیه کرده است.
عدهای
بر این باورند که شخصیت مسنر پس از صعودهایش به ارتفاعات بالا به علت عدم
استفاده از اکسیژن و آسیبهای مغزی تغییر کرده است و از او به عنوان
نمونهای هشداردهنده از پیامدهای حضور در ارتفاعات زیاد نام می برند. «ناظر
صابر» کوهنورد پاکستانی که در چند صعود همراه مسنر بوده گفته بود که مسنر
را با کشیدن حشیش در ارتفاع زیاد آشنا کرده است ولی او این کار را دوست
نداشته.
به هر حال «مسنر» نه تنها شهرت زیادی را به دست آورد بلکه شخصیت قوی او باعث شد خیلیها در مورد او اظهارنظر کنند.
او
در صعودهایش در دهه 1970 با انتقادات زیادی روبهرو شد و بسیاری از
شکستهای وی خوشحال میشدند و او را متهم به آسیبهای مغزی میکردند. او طی
دو صعود اولش در هیمالیا سه همنورد خود از جمله برادرش را از دست داد و پس
از بازگشت به وطن متهم به جا گذاشتن دوستانش در کوهستان شد و یا مانند
گاشربروم متهم به رد شدن از روی اجساد برای رسیدن به قله.
عدهای
محاسبه کردهاند که او در صعودهایش 9/99 درصد شانس کشته شدن داشته است اما
طبق همین آمار و محاسبات او دارای تواناییهای فیزیکی و روحی بسیار بالا
همراه با ذهنی فعال است که به او توانایی این را داده که در وضعیتهای
بسیار سخت تصمیمهای درستی بگیرد.
البته مسنر تنها یک کوهنورد بزرگ
نبود. در سال 1990 او دوباره با پیمایش قطب جنوب به صورت پیاده نامش را
مطرح کرد و سپس هم قطب شمال را پیمایش کرد.
اما بیشک خاطرات مسنر به
عنوان یک کوهنورد بزرگ و یک اسطوره واقعی در کوهنوردی تا چند دهه دیگر
نسلهای مختلف کوهنوردان را به خود مشغول خواهد کرد.
مسنر در سال 2004 صحرای «گوبی» را در شش هفته از شرق به غرب پیمایش کرد.
در
تابستان سال 2000، سی سال پس از صعود موفقیتآمیزش به «نانگاپاربات» به
این قله بازگشت و تصمیم گرفت از مسیری تازه صعود کند. «هوبرت»، برادر وی
نیز با او بود ولی مسیر را برای صعود بسیار خطرناک ارزیابی کردند.
منبع: www.iranmountainmedicine.blogfa.com
سه جایگزین رایج تری که برای قند عرضه شدند همه به طور تصادفی کشف شدند. ساکارین، نخستین شیرین کننده مصنوعی مدت ها قبل از آنکه مصرف آن به عنوان جایگزینی برای قند خوراکی معمولی یا سوکروز رواج پیدا کند، بیش از یکصد سال پیش کشف شد. این واقعه در آزمایشگاه ایرا رِمسِن (Ira Remsen) ، مشهورترین شیمیدان آمریکایی سده نوزدهم، روی داد